نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهید حسین بابایی
مادر شهید «حسین بابایی» می‌گوید: «یک شب او را در خواب دیدم. با هم داخل یک اتاق بودیم. اتاق کوچک بود، ولی تر و تمیز و روشن. وسطش یک رحل زیبا بود و روی آن یک قرآن. حسین گفت: مادر! اینجا رو برای تو درست کرده‌ام، اما هنوز وقتش نیست. به موقعش خودم می‌آم دنبالت.»
کد خبر: ۵۵۰۰۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۹

پربحث ترین عناوین

روز قدس روز احیای اسلام است   (۱ نظر)

نگذارید مکتب اسلام به دست اجنبیان از بین برود   (۱ نظر)

کربلای ۵ میعادگاه جواد با خدا بود   (۱ نظر)

پربازدید ها

حضور مجاهدان یمنی در نمایشگاه کتاب عظمت مقاومت را به رخ می‌کشد

پیکر شهید «رحیم هژبر قشونی» بعد از ۴۲ سال شناسایی شد

تشییع پیکر مطهر شهید گمنام در سازمان اتکا+ فیلم

شادی دل مادرم خیلی برام مهمه

بچه‌ها مبهوت جذابیت و سیمای نورانی‌ سید بودند

روایتی از زندگی شهید «مصطفی یوسفی» در کتاب «تردیدهای مین منور»

مسیر زندگى و حقیقت را یافتم

خاطرات یکی از مبارزان مردمی انقلاب اسلامی منتشر شد

پرطرفدارها

عصر شعر «چشمه‌های معرفت» در موزه شهدای اردبیل

مادر شهید والامقام «مقصود خرمی» آسمانی شد

شعرخوانی «مارال محمودی» در مدح شهدای والامقام اردبیل+ فیلم

«سردار سبلان»

جانبازان گرانقدر در صف اول ترویج فرهنگ متعالی ایثار و شهادت هستند

پدر شهید والامقام «علی آقاباقرلو» آسمانی شد

دستگیری از مردم، خصوصیت بارز «حسینعلی» بود

«پوتین‌های خاکی»